بخشی از فرمایشات امام خمینی (ره) در مورد روز پاسدار روز مبارک سوم شعبان المعظم، روز پاسدار است و روز تحقق پاسدارى از اسلام، از حقیقت، از مکتب الهى، روز تولد بزرگ پاسدارى که با خون خود و فرزندان و اصحابش مکتب را زنده کرد.(صحیفه امام، ج 12، ص 441 ) چه انتخاب خوبى است که روز ولادت حضرت سیدالشهدا(ع) روز پاسدار نامیده شده است. امیدوارم همانگونه که امام حسین(ع) با خون خود اسلام را زنده کرده، شما به تبعیت از او، انقلاب و اسلام را ضمانت نمایید. (صحیفه امام، ج 12، ص 441 - 442 ) اینک که پاسداران، این روز بزرگ پربرکت جاوید را روز پاسدار اعلام نمودهاند، مسؤولیتى بس بزرگ و تکلیفى بس عظیم را عهدهدار شدهاند، گویى آنان به یاد پاسداران عاشورا و انگیزه جانفشانیها و فداکاریهاى کربلا، این روز را انتخاب نمودند و نیکو انتخابى است و بزرگ مسؤولیتى. نیکو است که ادامه خون سرخ تشیع را تداعى مىکند و پر مسؤولیت است که انگیزه آن فداکارى و جانبازى آن چنان لطیفه الهى دارد که آن خون را «ثار اللَّه» و از مرزهاى حجب نور و ظلمت فراتر برده و از خودیها و خودبینیها پیراسته و به مرز «العبودیةُ جوهرةُ کنهها الرّبوبیة» رسانده و آراسته و دست ما از آن کوتاه است. لکن مأیوس نشوید و کوشش کنید تا به کوشش خویش رنگ اسلامى- الهى بیشترى دهید و به فداکارى خویش اخلاصمندتر باشید که بحمد اللَّه هستید (صحیفه امام، ج 14، ص 407 ) در سال 1311هجری شمسی در خیابان پانزده خرداد تهران متولد شد در کنکور رتبه 15 کشور رو کسب کرد در سال 1332 در رشته الکترو مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. در دوره کارشناسی در دانشگاه تهران، شاگرد اول بود. از استاد خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو (22) را در درس ترنو دینامیک دریافت کرد در ریاضیات و هندسه آنقدر توانا بود که حریفی نداشت. در درسهای آن روز رایانه آنالوگ جزو سخت ترین درسها بود که او از آن نمره 20 گرفت. با بورس شاگرد اولی در دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دوره کارشناسی ارشد (رشته الکتریسیته) در دانشگاه تگزاس و دکتری (رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک) در دانشگاه برکلی تحصیل نمود. در یکی از موسسات پژوهشی بزرگ آمریکا استخدام و تا تیرماه 1344 که به همراه دوستانش به خاور میانه رفت، در این شرکت فعالیت داشت. ناگهان تمام موقعیت ، امکانات و پستهای خود را در آمریکا رها کرد و به جای شریک بودن در لذات و تمتعات مادی و رفاه انسانها ، شریک شدن در درد و رنج و مصیبت انسانهای محروم و ستمدیده را انتخاب کرد. در مصر سخت ترین دوره های چریکی و پارتیزانی را آموخت و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته شد. بقیش رو نمی تونم بگم وگرنه می فهمی همینقدر بگم که شخصیت عجیبی داشت دانشمند بود، بعد رفت چریک شد اما در عین چریک بودن نقاش بود و روحیه لطیف و عارفانه ای داشت در میدان نبرد مثل شیر می غرید و می جنگید اما وقتی به یک بچه کوچک که کنار خیابان گریه می کرد می رسید، چشمه اشکش شروع به جوشیدن می کرد، از ماشین پیاده می شد کودک را آرام می کرد و با دستمال خودش اشکهای او را پاک می کرد. این یک قسمت از مناجات های عارفانه اوست: " خوش دارم آزاد از قید و بندها درغروب آفتاب بر بلندای کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم و همه حیات خود را به این زیبایی خدایی بسپارم و این زیبایی سحرانگیز، با پنجه های هنرمندش با تار و پود وجودم بازی کند، قلب سوزانم را بگشاید، آتشفشان درد و غم را آزاد کنم، اشک را که عصاره حیات من است، آزادانه سرازیرنمایم، عقده ها و فشارهایی را که بر قلب و روحم سنگینی می کنند بگشایم . غم های خسته کننده ای را که حلقومم را می فشرند و دردهای کشنده ای که قلبم را سوراخ سوراخ می کند، با قدرت معجزه آسای زیبایی تغییر شکل دهد و غم را به عرفان و درد را به فداکاری مبدل کند و آنگاه حیاتم را بگیرد و من دیوانه وار همه وجودم را تسلیم زیبایی کنم و روحم به سوی ابدیتی که نورهای زیبایی می گذرد پرواز کند و در عالم آرامش و طمأنینه از کهکشانها بگذرم و برای لقاء پروردگار به معراج روم و از درد هستی و غم وجود بیاسایم و ساعتها و ساعتها در همان حال باقی بمانم و از این سیر ملکوتی لذت ببرم ." به نظر شما این دل نوشته یه چریکه یا یه عارف؟! گزیده ای از بیانات امام خامنه ای (حفظه الله) در جمع مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی (روز مبعث) ♦امروز بشریت به دو جریان ناشى از بعثت نیاز تام دارد: یکى برانگیختهشدن فکر و اندیشه است، و یکى تهذیب اخلاق. اگر این دو تأمین شد، خواستههاى دیرین بشریت تأمین خواهد شد؛ عدالت تأمین خواهد شد، سعادت تأمین خواهد شد، رفاه دنیا تأمین خواهد شد. مشکل اساسى در این دو بخش است. ملتها باید از نعمت خداداد اندیشه و خرد و تفکر انسانى استفاده کنند. ملتها باید به خودشان اعتماد پیدا کنند؛ به نیروى خودشان، به خداى خودشان اعتماد پیدا کنند؛ حسن ظنِ به خدا نشان بدهند. خداى متعال وعده کرده است: «لینصرنّ اللّه من ینصره انّ اللّه لقوىّ عزیز»؛ (5) این تأکید الهى است. وقتى ملتها بایستند، مقاومت کنند، ایستادگى کنند، قطعاً پیروزند؛ نمونهى زندهاش ملت ماست. ♦ البته پیروزى، بدون مجاهدت، بدون حرکت، بدون خطرپذیرى، امکان ندارد. خداى متعال وعدهى پیروزىِ بدون حرکت به هیچ کس نداده است. صِرف مؤمن بودن هم کافى نیست؛ مجاهدت لازم است، صبر لازم است؛ «و لنصبرنّ على ما ءاذیتمونا» (6) - این حرف پیغمبران است به مخالفانشان - ما ایستادگى میکنیم. پیغمبران ایستادگى کردند. امروز منطق پیغمبران با آن همه سرکوبى که علیه آنها انجام گرفته است، منطق همهگیر دنیاست. حرف پیغمبران پیش رفت، منطق فرعونیان پیش نرفت. این حرکت و این جهتگیرى، روزبهروز هم بیشتر خواهد شد. صبر لازم است، ایستادگى لازم است اگر مایلی متن کامل صحبتهای پدرمون رو بخونی روی این آدرس کلیک کن: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=20049
بعثت، انقلاب بزرگ بر ضد جهل، گمراهى، فساد و تباهی است. بعثت، تجلی انوار الهی طلوع خورشید درخشان خاتمیت است. بعثت یعنی برانگیخته شدن در روز مبعث خداوند پیامبر خاتمش را برانگیخت و مأموریتش داد تا چگونه زیستن را به بشر خاکی بیاموزد بعثت، نشانه مهرورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بیحد او بر زمینیان است عید مهرورزی خدا مبارک
روزگاری بود میوه اش فتنه ، خوراکش مردار ، زندگی اش آلوده ، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند . تازیانه ستم ، عاطفه را از چهره ها می سترد . تاریکی ، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه ، در خاک سرد زنده به گور می شدند . و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید . راستی این رسول عشق و دوستی این پیام رسان خوبی ها و پاکی ها چه کرد که از عمق مرداب عصر جاهلی نیلوفرانی چون ابوذر - مقداد عمار- یاسر و .... روئیدند؟
♦ ملتها باید روى پاى خودشان بایستند.
بعثت، پیامآور عدالت و کرامت انسانی است.
بعثت، امید انسان به فردایی روشن است.
Design By : Pichak |