سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیلوفرانه

دنیا بد است، بی تو مکان بدی شده­ست

ای صاحب زمانه! زمان بدی شده­ست

حتی پیامی از تو به اینجا نمی رسد

بعد از تو باد، نامه رسان بدی شده­ست

برگرد، تا هوای زمین را عوض کنی

حالا که نیستی، خفقان بدی شده­ست

حالا که نیستی همه ساکت نشسته اند

حتی زبان شعر، زبان بدی شده­ست

ساعت، به سرعت و نگران پیش می رود

این تیک تاک ها، هیجان بدی شده­ست

دست مرا بگیر که یخ زد بدون تو

جان مرا بگیر که جان بدی شده­ست

شعری از میلاد عرفان پور


نوشته شده در پنج شنبه 91/4/8ساعت 9:13 عصر توسط نیلوفرآبی نظرات ( ) |

شعر من کهنه نیست اما من دوست دارم سپید تر بشوم

با خیالت معاشرت بکنم، نگذار این همه هدر بشوم

قطره وقتی نشست با دریا، رفته رفته شبیه دریا شد

از تو کم می شود مگر من هم، یک دو پیمانه بیشتر بشوم

آخر کوچه ها نگه دارید، من همینجا پیاده خواهم شد

دوست دارم گره گره بخورم، سر این پیچ، مستقر بشوم

بین مرگ و تولدم حالا، یک علامت سوال هم کافیست

بار سنگین نمی برم باخود، بگذارید مختصر بشوم

ای شب عید های نوروزم! با قطاری که رفته ای برگرد

مطمئنم که جمعه می آیی، تا من از سیزده به در بشوم!

رزیتا نعمتی


نوشته شده در سه شنبه 91/1/1ساعت 11:49 عصر توسط نیلوفرآبی نظرات ( ) |


Design By : Pichak