سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیلوفرانه

 

پیری برای جمعی سخن می گفت.

در میان صحبتش لطیفه زیبایی برای

حاضران تعریف کرد. همه خندیدند.

بعد از لحظه ای دوباره همان لطیفه را گفت

و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

پیرمرد دوباره لطیفه را تعریف کرد تا اینکه

دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و به آنها گفت: ببینید دوستان من!

وقتی که نمی توانید بارها و بارها

به لطیفه ای تکراری بخندید، پس چرا بارها و بارها

به غم و غصه های تکراری زندگی تان

فکر کرده و درباره آنچه گذشته، افسوس می خورید؟

«سوره حدید آیه 23: تا بر آنچه از دستتان مى‏رود

اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان مى‏آید

شادمانى نکنید.

و خدا هیچ متکبر خودستاینده‏اى را دوست ندارد»


نوشته شده در شنبه 91/4/17ساعت 3:25 عصر توسط نیلوفرآبی نظرات ( ) |


Design By : Pichak