سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیلوفرانه

بخشی از سخنان امام موسی صدر درباره

امام موسی کاظم(ع) برگرفته ازکتاب

مسیرة الامام السید موسی الصدر

صفحه 237 مترجم: احمد ناظم

امام موسی بن جعفر بیشتر دوران نشاط زندگی‏اش را در زیر ظلم و ستمی پیوسته به سر می‏برد. کدام ظلم؟ ظلم جدا کردن و دور نگه داشتن ایشان از مردم. امام را از مردم دور نگه می‏داشتند و ایشان و اصحابشان را تحت کنترل داشتند و برای اصحاب امام توطئه‏چینی می‏کردند.

حاکمان آن زمان، امام را بسیار آزار می‏دادند. ایشان را زندانی می‏کردند و از یک زندان به زندان دیگر انتقال می‏دادند تا با مردم در ارتباط نباشد. به ایشان ستم می‏کردند، از سخن گفتن ایشان جلوگیری می‏کردند، همواره مراقب ایشان بودند و بالاتر از همه، ایشان را در فقر و تنگدستی نگه می‏داشتند و مانع رسیدن اموال به ایشان می‏شدند. یعنی سیاست گرسنه و فقیر نگه داشتن. نقل شده است که دختران امام لباسی [مناسب] نداشتند تا بپوشند و از خانه بیرون بیایند. حتی لباسی نداشتند تا همه بدن آنها را بپوشاند و بتوانند با آن نماز بخوانند و در یک لباس به نوبت نماز می‏خواندند. چه ستم و آزاری بیش از این می‏خواهید؟ «ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ؛ تاریکی‏هایی است که بعضی بر روی بعضی قرار گرفته است.»[نور، 40]. این ظلم به تمام معناست، ولی آیا امام سکوت کرد؟ آیا امور را رها کرد؟ هرگز! به کتاب‌های فقهی بنگرید، روایات و دعاها و دستورات فراوانی از امام موسی بن جعفر نقل شده است ولی دارای جنبه خاصی است. در روایاتی که از سایر امامان نقل شده، نام امام ذکر شده است و مثلاً راوی گفته است: از امام صادق شنیدم... از اباعبدالله شنیدم... از ابی جعفر شنیدم ولی در احادیثی که از امام موسی بن جعفر نقل شده چنین آمده است. از آن مرد شنیدم... از عالم شنیدم... از مرد صالح شنیدم. یعنی نام امام را به طور رمزی ذکر می‏کردند.

 

برادران! ما هیچ عذری برای ترک واجباتمان نداریم. آیا فقری سخت‏تر از فقر موسی بن جعفر می‏خواهید؟ ظلم و ستمی بیش از آنچه بر ایشان روا رفته است می‏خواهید؟ امام با وجود همه این سختی‏ها برای اصلاح و تقویت دین و بالا بردن نام الله تلاش می‏کرد و در هر شرایطی حق را می‏گفت. ما به محض اینکه احساس کردیم مردم پشت کرده‏اند و از دین رو گردانده‏اند می‏ترسیم سخن بگوییم، چرا که شاید فلانی یا فلانی رنجیده و دلخور شود! یا فلانی با ما بحث کند یا ما را آزار دهد و متهم کند یا... بگذارید چنین باشد! اینکه من یا شمار را تحقیر می‏کنند به خاطر آن است که شما بر حق هستید و این برای شما مایه شرف و افتخار است، چون شما با خشم مخلوق، خوشنودی خداوند را به دست آورده‏اید. مخلوق کیست، چه کسی است آیا روزی‏دهنده شماست؟ آیا عامل جاودانگی شماست؟ هرگز! به مجرد اینکه دیدیدم مردم روگردانده‏اند می‏ترسیم و از حرکت می‏ایستیم. چرا می‏ایستیم؟ چون جریان مردم شدید و کوبنده است؟ اگر آنها چیزی بگویند و شما نیز چیزی بگویید چه می‏شود؟ اگر شما سخن حق را بگویید و درست رفتار کنید چه می‏شود؟ می‏گویند تو عقب‏مانده‏ای؟ به تو اتهام می‏زنند؟ بگذارید هر چه می‏خواهند بگویند. این برای انسان مایه افتخار است. همین که خدا با شماست کافی است «وَکَفَى بِاللَّهِ وَکِیلًا؛ و کارسازی [چون] خدا کفایت می‏کند.» [احزاب، 48] و «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ ءامَنوا؛ قطعا خدا از کسانی که ایمان آورده‏اند دفاع می‏کند.» [حج، 38]. آیا ستم‏ها می‏تواند مانع تلاش شما شود؟ آیا سختی‏ها می‏تواند جلوی آغاز به کار شما را بگیرد؟ هرگز!...

منبع:

http://www.khabaronline.ir/detail/220912/culture/religion


نوشته شده در شنبه 91/3/27ساعت 2:15 عصر توسط نیلوفرآبی نظرات ( ) |


Design By : Pichak