موجهای سخت ساحل کوب را بیرق اندیشه خود می کنیم ما وصیتنامه آن خوب را تا رها سازیم از چنگال کفر
آرزو آباد آن محبوب را « کربلا بغض گلوی ما شده
منبع: http://www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=definition&UID=259749
ای بخواب نرم ساحل ساخته
بادبان بازگشت افراخته
در شتاب آهنگ موج و باد و بحر
لنگر تردید را انداخته
در حصار رشته شمشیرها
زهره مردانگی را باخته
«سر برآور زخم تیغ ما ببین
رشته آه و دریغ ما ببین»
این ولایت شهره افسانه هاست
خاک گمنام قلندر خانه هاست
پاره پیراهن خونین او
بیرق آباد تمام شانه هاست
در هجوم منجنیق دردها
بهترین آبادی ویرانه هاست
«حیف! دستان شما آسوده شد
با غلاف تیغها آلوده شد»
زنده می داریم آن آشوب را
خون ما آب وضوی ما شده»
Design By : Pichak |