حضرت علی (ع) فرمودند: «شک و شبهه (در صورتی که جواب داده نشود)دین را فاسد و تباه میکند» (غرر الحکم، فصل اول، شماره 748) پاسخ: اولاً: این مسئله مورد اتفاق همه علما و فقهاء نیست و شامل دختر بیوه نمیشود. ثانیاً: این موضوع یک نوع مشورت با اهل خُبره و تجربه و دلسوزان میباشد و این اختصاص به دختر ندارد بلکه پسر هم هنگام ازدواج لازم است از تجارب دیگران بهرهمند گردد بر همین اساس جوانانی که معیارهای دینی و اخلاقی و استفاده از تجربه دیگران در هنگام ازدواجشان رعایت نشده معمولاً زندگی زناشوییشان شیرین و صمیمی نیست. ثالثاً: اختیار دختر به دست پدر میباشد معنایش این نیست که او اختیار مطلق دختر را دارد. بلکه در صورتی که دختر بداند پدرش از موقعیّتش سوء استفاده میکند و مصالح و سعادت دخترش را در نظر نمیگیرد و به خاطر اعتراض شخصی برای ازدواج دخترش تصمیم میگیرد اینجا دختر با اجازه حاکم شرع میتواند این اختیار را از پدر سلب نماید. رابعاً: معمولاً هرپدری سعادت دختر و نور چشم خود را میخواهد و دوست دارد دختری را که با مشقّتها و مرارتهای زیادی بزرگ کرده با کسی ازدواج کند که از نظر دینی و معنوی و اخلاقی و موقعیت اجتماعی خوب باشد. و با توجه به آنکه پدر با اجتماع بیشتر از دختر سر و کار دارد و با تجربهای که کسب کرده افراد را از نظر اخلاقی و اجتماعی بهتر میشناسد ولی دختر به خاطر عدم شناخت کافی از جامعه و اشخاص و به سبب زودباوریش سریعاً تحت تأثیر قرار میگیرد و درنتیجه امکان دارد فریب افراد متظاهر و حقهباز را بخورد. فیلسوف و فقیه عالیقدر شهید مطهری در این مورد میفرماید: « این مطلب به قصور و عدم رشد عقلی و فکری زن مربوط نیست. به قسمتی از روانشناسی زن و مرد مربوط است، مربوط است به حس شکارچیگری مرد از یکطرف و به خوشباوری زن نسبت به وفا و صداقت مرد از یکطرف دیگر. مرد بنده شهوت است و زن اسیر محبت، آنچه مرد را میلغزاند و از پای درمیآورد شهوت است و زن باعتراف روانشناسان صبر و استقامتش در مقابل شهوت از مرد بیشتر است. اما آنچیز که زن را از پا در میآورد و اسیر میکند این است که نغمه محبت و صفا و وفا و عشق از مردی بشنود. خوشباوری زن در همینجاست. رسول اکرم (ص)، آن روانشناس خدایی، این حقیقت را چهارده قرن پیش به وضوح بیان کردهاست میفرماید: سخن مرد به زن «تورا دوست دارم» هرگز از دل زن بیرون نمیرود (وسایل الشیعه، ج14،ص10). مردان شکارچی از این احساس زن همواره استفاده میکنند. دامِ (عزیزم از عشق تو میمیرم) برای شکار دخترانی که درباره مردان تجربهای ندارند، بهترین دامهاست » (مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص94-95) برهمین اساس به خاطر سعادت دختر، اسلام اختیار او را باشرایطی به پدر یا ولی دختر واگذار نمودهاست. و این موضوع نهتنها تحقیر او نیست بلکه حمایت از دختر و تضمین زندگی آینده اوست. خامساً: علاوهبر مطالب سابق این کار یک نوع علاج پیش از حدوث واقعه میباشد؛ یعنی یکنوع جلوگیری و اقدام قبل از وقوع حادثه تلخ است؛ زیرا اگر دختر با فرد ناشایستهای ازدواج کرد مشکلاتش به مراتب بیشتر از پسر است حتی در تمام جوامع اعم از اسلامی و غربی دخترانی که شوهرانشان مناسب نیستند بیشتر از پسرانی زجر میکشند که همسرانشان در شأن آنها نمیباشند. زیرا با توجه به وضعیت جسمی و روحی دختر اگر همسرش نالایق باشد نمیتواند مثل یک پسر مشکل خود را حل نماید. برای آن که زن بسیاری از اوقات آینده فرزندان و نیز آبرویش را در نظر میگیرد و سعی میکند بسوزد و بسازد و ازطرفی اگر بخواهد طلاق بگیرد با مشکلات و رفت و آمدهای خستهکننده دادگاههای مدنی روبه رواست. مشکلات پس از طلاق بماند. اسلام برای جلوگیری از اینهمه مشکلات دستورداده که پدر یا ولی دختر ناظر بر ازدواج دخترش باشد تا او را سنجیده شوهر دهد. منبع:حمید محمدی، پرسش های دختران
Design By : Pichak |